آیا جمعیت عامل تعیین کننده در جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل بود؟
به گزارش نیو وبلاگ، یک پژوهشگر حوزه جمعیت در یادداشتی در رابطه با جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل نوشت: کثرت نیروی جوان، مهم ترین مؤلفه قدرت برای جمعیت هر کشوری بحساب می آید.
خبرگزاری مهر، گروه جامعه؛
جنگ ۱۲ روزه اخیر بین ایران و رژیم صهیونی، بار دیگر این پرسش را بیان کرد که «جمعیت یک کشور چه نقشی در سرنوشت جنگ های مدرن دارد؟» در نگاه اول، ایران با حدود ۹۰ میلیون نفر در مقابل اسرائیل ۷ میلیونی، برتری آشکاری دارد.
مسلم منفرد، پژوهشگر حوزه جمعیت و معاون راهبردی مجمع ملی فعالان جمعیت در یادداشتی با عنوان «تحلیل جنگ ایران و اسرائیل از نظر جمعیت شناسی» تلاش نموده است تا تصویری واضح و تحلیل جمعیت شناختی عمیق تری نسبت به رویارویی نظامی ایران و رژیم صهیونیستی ارائه نماید. وی در این یادداشت نوشت:
جمعیت ایران (۸۶ میلیون) حدودا ۱۲ برابر اسرائیل (۷ میلیون) است. حتی جمعیت استان تهران (با بالاتر از ۱۳ میلیون نفر) به تنهایی از کل جمعیت اسرائیل بیشتر و حدودا دو برابر آنست. جمعیت نیره ای بسیج مردمی در ایران بسیار بالاتر از کل جمعیت رژیم صهیونیستی است.
این تفاوت عظیم، ایران را در موضعی قویتر از نظر تامین نیروی انسانی نظامی و غیرنظامی قرار می دهد، درحالی که رژیم صهیونی به سبب کمبود جمعیت، به فناوری و حمایت خارجی (آمریکا) وابسته است.
ساختار جمعیتی؛ جمعیت جوان با اهمیت ترین مؤلفه قدرت
جوانی جمعیت به عنوان با اهمیت ترین فرصت برای ایران شمرده می شود چونکه کثرت نیروی جوان، با اهمیت ترین مؤلفه قدرت برای جمعیت هر کشوری است. ایران با میانگین سنی ۳۲ سال و جمعیت جوان (حدود ۶۰ درصد زیر ۳۰ سال) از پتانسیل بالایی برای بسیج نیروی انسانی در جنگ برخوردارست.
البته باید توجه داشت که فاکتورهای جمعیتی ایران در سالیان اخیر، به سوی بحران های سالمندی جمعیت پیش می رود و اجرای کامل سیاستهای کلی جمعیت، ضرورتی حیاتی دارد و در صورت عدم اجرای صحیح این سیاستهای حیاتی، ایران در طولانی مدت از این مزیت مهم برخوردار نخواهد بود.
در مقابل، اسرائیل با میانگین سنی ۳۰.۵ سال و نرخ باروری ۳ هنوز جمعیتی جوان دارد، اما ترکیب جمعیتی آن شامل درصد بالایی از سالمندان است (۱۲% بالای ۶۵ سال) که در طولانی مدت می تواند بر توان دفاعی آن تأثیر بگذارد. ناگفته نماند نرخ باروری بالا در رژیم صهیونی بطورکامل وابسته به مهاجرین صهیونیست ها است و روند مهاجرت معکوس می تواند تأثیر قابل توجهی بر آن بگذارد.
موج مهاجرت اسرائیلی ها؛ ترس از جنگ و فرار به پناهگاه
در هر جنگ، موج مهاجرت یهودیان اسرائیلی به خارج شروع می شود و گزارش های زیادی از موج مهاجرت ساکنان سرزمین های اشغالی (به ویژه غیرمذهبی ها) به کشورهایی مانند آمریکا، آلمان و کانادا وجود داشته است.
جنگ های متوالی و پاسخ های نظامی حماس، حزب الله، یمن و جمهوری اسلامی ایران، سبب شده ساکنان رژیم صهیونی مدت زیادی را به پناهگاه ها فرار کنند و زندگی عادی از ساکنان این رژیم سلب شده است. این سبب شده خیلی از آنها قید زندگی خیالی و رؤیایی که سردمداران رژیم صهیونی به آنها وعده داده بودند را بزنند و به طرف تصمیمی عقلانی، پیش گیرانه و ضروری در مقابل ناامنی ها تمایل پیدا کنند.
در طول جنگ ۱۲ روزه ایران با رژیم صهیونیستی، موج مهاجرت معکوس در این رژیم تا جایی ادامه پیدا کرد که مجبور شد مرزهای خودرا ببندد و البته این اقدام تنش های اجتماعی زیادی به وجود آورد. بنابراین این پدیده می تواند در بین مدت و حتی در کوتاه مدت به کاهش جمعیت فعال و در نتیجه، ضعف اقتصادی و اجتماعی در اسرائیل منجر شود.
در ایران اما بصورت میانگین ۸ درصد مبادرت به مهاجرت وجود دارد که این میزان از متوسط جهانی مبادرت به مهاجرت پایین تر است. البته اشکالی که در مهاجرت ایرانیان وجود دارد این است که اغلب آنهایی که از ایران مهاجرت می کنند تحصیلات دانشگاهی دارند.
تنوع قومی مذهبی، تاب آوری و انسجام ملی
در ایران: با وجود تنوع قومی (فارس، ترک، کرد، عرب، بلوچ، لر، گیلک، ترکمن و…)، هویت ملی ایرانی در مواقع بحران (مثل جنگ) به طور معمول تقویت می شود و یکپارچگی و انسجام وصف ناپذیری در میان همه مردم ایجاد می شود بطوریکه یکایک ایرانیان مانند اعضاء یک خانواده در کنار یکدیگر هستند و در مقابل هر دشمنی ایستادگی می کنند. تاب آوری مردم ایران در مقابل دشمنان و وفاداری آنها به وطن، با اهمیت ترین عامل تعیین کننده پیروزی در جنگ است که رژیم صهیونی نه فقط از این مؤلفه برخوردار نیست بلکه دراین خصوص با چالشی بزرگ رو به رو است.
البته، باید مراقب بود که دشمن درصدد ایجاد شکاف های قومی-مذهبی در جامعه ایران است که بتواند از ظرفیت تنوع اقوام و مذاهب، برای به وجود آوردن چالشی امنیتی استفاده نماید.
در اسرائیل: عدم وجود «ملیت اسرائیلی» و تقسیم بندی عمیق بین یهودیان اشکنازی ها (یهودیان غربی تبار)، سفاردی ها (یهودیان شرقی تبار)، فلاشاها (یهودیان آفریقایی تبار)، حریدی ها (جامعه مذهبیان)، سابراها (متولد شده در رژیم صهیونی که تنها ۱۳ درصد هستند)، محافظه کارها، سکولارها، چندملیتی ها و …باعث می شود که در زمان جنگ، نه فقط انسجام ملی وجود نداشته باشد بلکه تنش های اجتماعی و قومی و نژادی زیادی به وجود آید.
شایان ذکر است که هر یک از این دسته بندی ها به صورتی خودرا قوم و یا نژاد برتر می داند و گسل های اجتماعی زیادی در میان ساکنان رژیم صهیونیستی وجود دارد. به عنوان نمونه، اعتراضات اخیر ضد نتانیاهو هم نشان دهنده این شکاف هاست.
جغرافیا و پراکندگی جمعیت؛ کابوسی مرگبار برای صهیونیست ها
اسرائیل با مساحت کوچک (۲۲ هزار کیلومتر مربع) و تمرکز جمعیت در تل آویو، اورشلیم و حیفا، در مقابل حملات موشکی به شدت صدمه پذیر است. یک حمله گسترده می تواند زیرساخت های حیاتی آنرا به کلی نابود کند.
ایران با مساحت بزرگ (۱.۶ میلیون کیلومتر مربع) و پراکندگی جمعیت، از انعطاف پذیری بیشتری در مقابل حملات برخوردارست. حتی اگر چند شهر مورد حمله قرار گیرند در سایر شهرها و استانها زندگی عادی در جریان است.
از منظر جمعیت شناسی، ایران از هر نظر توان اداره جنگ طولانی مدت را دارد و از نظر اجتماعی دارای مزیت و برتری غیر قابل انکار است، در صورتیکه اسرائیل نیازمند حل بحران های داخلی و حفظ حمایت های خارجی برای بقا خواهد بود. نکته کلیدی دیگر این است که باتوجه به مؤلفه های مختلف ذکر شده، برخلاف ایران که توان جنگ طولانی مدت را دارد، اسرائیل ناچار است به جنگ های بسیار کوتاه مدت فکر کند و توان جنگ طولانی مدت را به هیچ عنوان ندارد.
منبع: newweblog.ir
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب