ارزش حقیقی زندگی چیست؟
نیو وبلاگ: نیو وبلاگ: من مرگ را جز زندگی و زندگی با ستمگران را جز رنج و خستگی نمی بینم. آدم ها، برده های دنیا هستند و دین بر سطح زبان های آنها نشسته است. تا آنجا که زندگی آنها بارور شود، آنرا رعایت می کنند؛ پس هنگامی که با گرفتاری غربال می شوند، دین داران، اندک می گردند.
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، مطالعه آثار مختلف درباره ی امام حسین(ع) ضرورتی انکارناپذیر است، چونکه خیلی از مخاطبان، آن حضرت را فقط در قالب واقعه کربلا و قیام عاشورا می شناسند، در صورتیکه سیره و سخنان آن حضرت دریایی از معارف عمیق در عرصه های اخلاق فردی، اجتماعی، عرفان، مدیریت و سبک زندگی اسلامی را دربردارد. احادیث امام حسین(ع) نشان داده است که ایشان نه فقط الگوی مبارزه، بلکه معلمی برای چه طور زیستن بودند، بدین سبب محدود کردن شناخت امام حسین(ع) به عاشورا، موجب غفلت از دیگر ابعاد شخصیتی امام می شود، در صورتیکه با مطالعه آثار متنوع، می توان به الگویی کامل جهت زندگی در دنیای امروز رسید.
بنابر روایت ایکنا؛ یکی از این آثار که از چنین خاصیت هایی برخوردار است، کتاب «چهل حدیث از امام حسین(ع) در سبک زندگی و بندگی» اثر حجت الاسلام علی صفایی حائری است و همانطور که از نامش پیداست، مجموعه ای متشکل از چهل حدیث از امام حسین(ع) است که استاد علی صفایی پیش تر در شروع سخنرانی هایش بیان کرده و توضیح داده بودند؛ سپس به خواست «دوستان» آنها را بصورت مستقل در این نوشته آورده و شرح داده اند.
این کتاب ابتدا با نام «از زلال ولایت» بوسیله انتشارات جمکران چاپ شد و بعد از آن انتشارات لیلة القدر با نام «چهل حدیث از امام حسین(ع)» نشر داد. روایات مطرح شده در این کتاب را می توان به دو دسته کلی تقسیم کرد؛ یک دسته، مربوط به ارتباط انسان با خدا و نحوه عبودیت حق و دسته دوم، درباره ی برخورد و تعامل انسان در جامعه است. این احادیث خصوصاً با سبک تحلیل و توضیح نویسنده چراغ روشنی در راه سبک زندگی اسلامی خواهد بود.
علی صفایی حائری معروف به عین صاد در سال ۱۳۳۰ متولد شد. او مجتهد، فقیه، عارف و اندیشمند شیعه بود که بالاتر از پنجاه جلد کتاب در حوزه های متفاوتی مانند تربیتی، نقد و روش نقد، ادبیات هنر، روش تدریس و آموزش، قرآن کریم و روش برداشت از آن، تفسیر و دیدارهای تازه با قرآن، دعا و حدیث، ولایت و امامت، معارف اسلامی و آموزه های اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی اسلام تألیف کرد و عاقبت در سال ۱۳۷۸ به دلیل تصادف رانندگی، چشم از جهان فروبست. روحش شاد و یادش گرامی باد.
ایکنا بمنظور استفاده مخاطبان از این اثر باارزش خصوصاً در روزهای ماه محرم و صفر بر آن شد تا گزیده هایی از این کتاب را در دسترس همراهان همیشگی قرار دهد. در ادامه بخش هفتم از کتاب «چهل حدیث از امام حسین(ع) در سبک زندگی و بندگی» را با عنوان «بندگان دنیا در غربال بلا» به اختصار می خوانید.
بندگان دنیا در غربال بلا
عَنِ الْحُسَیْنُ قال فی مسیرة إلی کَرْبَلاءُ فِی مَوضِع یُقَالَ لَهُ ذِی حُسُم): إِنَّ هَذِهِ اَلدُّنْیَا قَدْ تَغَیَّرَتْ وَ تَنَکَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُهَا فَلَمْ یَبْقَ مِنْهَا إِلاَّ صُبَابَةٌ کَصُبَابَةِ اَلْإِنَاءِ وَ خَسِیسُ عَیْشٍ کَالْمَرْعَی اَلْوَبِیلِ أَ لاَ تَرَوْنَ أَنَّ اَلْحَقَّ لاَ یُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ اَلْبَاطِلَ لاَ یُتَنَاهَی عَنْهُ لِیَرْغَبَ اَلْمُؤْمِنُ فِی لِقَاءِ اَللَّهِ مُحِقّاً فَإِنِّی لاَ أَرَی اَلْمَوْتَ إِلاَّ سَعَادَةً وَ لاَ اَلْحَیَاةَ مَعَ اَلظَّالِمِینَ إِلاَّ بَرَماً إِنَّ اَلنَّاسَ عَبِیدُ اَلدُّنْیَا وَ اَلدِّینُ لَعْقٌ عَلَی أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلاَءِ قَلَّ اَلدَّیَّانُونَ.
امام، اباعبدالله الحسین(ع) در هنگامی که به طرف کربلا می رفت، در منزلی از منازل که به آن ذی حُسُم می گفتند، این خطبه را ایراد فرمود: به راستی که این دنیا دگرگون شده است؛ آن هم دگرگونی منکر و ناشناخته ای. تمامی شناخته شده های آن پشت کرد و رفت. از این دنیا جز رطوبتی که بر ته کاسه می ماند و زندگی پستی که به چریدن می ماند، چیزی باقی نمانده است. آیا به طرف حق نمی نگرید که به آن عمل نمی شود و به راستی از باطل چشم پوشی نمی شود؟!
باید مؤمن عاشق، در دیدار خدا رغبت نماید که سزاوار است. من مرگ را جز زندگی و زندگی با ستمگران را جز رنج و خستگی نمی بینم. آدم ها، برده های دنیا هستند و دین بر سطح زبان های آنها نشسته است. تا آنجا که زندگی آنها بارور شود، آنرا رعایت می کنند؛ پس هنگامی که با گرفتاری غربال می شوند، دینداران، اندک می گردند.
تحول دنیا و زندگی انسانی تا سطح چریدن و خوردن و خوابیدن و کنار رفتن هدف های حق و به روی کار آمدن هدف های باطل، این همه می خواهد تا مؤمن عاشق به دیدار خدا روی بیاورد و از این زندگی بگذرد و از مرگ نترسد، که این مرگ زندگی است که حی قیوم را انتخاب نمود و این زندگی با ستمگران جز رنج و خستگی نیست، که آدمی حاصلی به دست نیاورده است.
آدم ها از هدف هایی هماهنگ و آرمان های برابر با ارزش های وجودی خود چشم پوشیده اند و حتی از امارت و آزادگی به اسارت و بردگی گرفتار گردیده اند و این دل های اسیر، اگر از دین هم حرفی بزنند، در سطح زبان است و به خاطر چرخش زندگی به اسارت رفته خویش است، در هنگام درگیری و در لحظه سنگین انتخاب، از آن چشم می پوشند و آنرا رعایت نمی کنند؛ چون دینداری غرامت سنگین می خواهد و برای اینها که این سطح از زندگی را خواهان هستند، غنیمتی نمی آورد.
اگر آدمی بالاتر از دهان و شکم از خودش نشناسد، ناچار به بالای پستانک و حلوایی دل نخواهد داد. آدمی با دگرگون شدن تلقی از خودش، تحولی در اهدافش راه می یابد. باتوجه به اندازه های وجودی آدمی است که ارزش های جدید مطرح می شوند.
برای این ارزش هاست که برنامه ریزی ها شکل می گیرد. این چنین آدمی است که به اسارت نمی رود و امیر وجود خویش و دنیای خویش و شرایط و روابط خویش است. این چنین آدمی است که برای فرمانروایی و آزادی وجودش حساب باز می کند و رنج ها را تحمل می نماید و حتی مرگ را بر زندگی ترجیح می دهد که زندگی انسانی ما، در انتخاب شکل می گیرد.
آنها که مرده ها و میرنده ها را انتخاب نموده اند، حتی اگر خرناس هم بکشند، مرده اند و اگر تمامی دنیا را نه در دست که در حلقوم و شکم خویش بگذارند، فقیرند و محروم اند؛ که خودرا به کمتر داده اند و برای بی ارزش تر از خود رنج برده اند و نفس کشیده اند.
آدم ها از آنجا که از خویش بی خبرند و در محاسبه، خودرا مطرح نمی کنند و به حساب نمی آورند، به اسارت دنیا و جلوه هایش و دنیا و چهار فصلش گرفتار می شوند و حتی اگر به عادتی و یا ضرورتی از دین دم می زنند، این به خاطر لیس و لعاب دنیاست؛ و درست در هنگام تزاحم و تعارض منافع، وضعیت مشخص می شود و نهفته ها آشکار می گردد. غربال بلا و گرفتاری، دین دارها را مشخص می نماید: «فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیَّانُون»؛ با تمحیص و بلا، دین داران اندک و کم می شوند؛ در غربال جز کمی باقی نمی ماند.
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب