تزار قرن ۲۱
نیو وبلاگ تزار قرن ۲۱
پوتین طی سال های گذشته از ملی گرایی افراطی اكثریت مردم جامعه بهره برده و با جهت دهی این مورد به نفع خود بهره وری لازم را از آن كرده است.
مردم روسیه همواره به دنبال یك تزار و ناجی بوده اند و موفقیت و پیشرفت خویش را در گرو رهبری او ترسیم كرده اند. این تفكر باعث شد پس از فروپاشی حكومت تزارها و روی كار آمدن كمونیست ها پس از گذر چند سال بار دیگر روند مدیریت و حكمرانی به سبك تزار ها به صحنه بازگردد.
با توجه به روند رقابتی كه بین غربگراها و تزارگراهای روس وجود داشت برنامه ریزی های پوتین پس از قلع و قمع چچن ها باعث بر سر كار ماندن او شد و در نتیجه پوتین بعنوان عضو سابق كا گ ب، دموكراسی را به صورت كامل در روسیه ذبح كرد و با افكارسازی در این كشور به سویی حركت كرد كه گویی تنها او می تواند روسیه را آن طور كه شایسته است مدیریت كند.
این تصویرسازی اما بحران دیگری را در روسیه شكل داده است. جانشین پس از پوتین همواره گزینه ای است كه مورد سوال قرار می گیرد. به واقع از آنجائیكه سیاستگذاری های روسیه در جهت حذف احزاب و نبود اندیشه های آزاد در مسیرهای متفاوت شكل گرفته است باعث یكسونگری سیاست های این كشور پهناور شده است. اصولا كشورهایی كه به دموكراسسی بی توجه هستند نه در پهنه دستیابی به عدالت و آزادی قرار می گیرند و نه توانایی توسعه و رشد اقتصادی كافی را دارند. روسیه هم وابستگی جدی به فروش مواد خام دارد و از آنجائیكه تجارت مدرن و پسامدرن را تجربه نكرده و وارد دوره چهارم تجارت جهانی نشده است مشكلات پیچیده ای در زمینه تجارت و توسعه اقتصادی خواهد داشت.
موید این مورد اشاره ای است كه پوتین طی سخنرانی های انتخاباتی خود در خصوص عدم توانایی كنترل فقر بیان كرده است. هر چند این سخنرانی ها اغلب مصرف انتخاباتی دارد اما این كشور اگر با مدلهای دموكراتیك پیش می رفت به صورت قطع شرایطی بسیار بهتر از امروز داشت.
رویكرد روسیه همواره نظامی- امنیتی بوده است و از آنجائیكه پوتین همه تلاش خویش را بر توسعه نظامی متمركز كرده طبیعی است كه مشكلات اقتصادی این كشور هر روز فزونی یابد. همینطور دخالت های مكرر روسیه در اوكراین، گرجستان، قفقاز جنوبی و آسیای مركزی هم همواره هزینه های گزافی بر دوش روسیه گذاشته است. این دخالت ها هرچه افزایش می یابد روسیه از نظر اقتصادی ضعیف تر می گردد و سیاست های داخلی آن هم ناكارآمد تر از گذشته پیش خواهد رفت.
پوتین با سیاست های خود روسیه را به قهقرا می برد و اقدامات سلبی آن در منطقه و همینطور دخالت های نظامی و شیطنت های سیاسی در خاورمیانه بخصوص در سوریه مشكلات آن را بیشتر می كند. نتیجه این تصمیمات نه تنها ضعف روسیه بلكه منزوی شدن آن در مقابل اروپا و آمریكاست كه نمونه اخیر آن را در رفتار با دیپلمات های بریتانیا شاهد بوده ایم. نظام های حكومتی با تصمیماتی شبیه روسیه هیچگاه موفق نبوده اند و آینده ای نخواهند داشت مگر شكست و نابودی.
در كنار مشكلات سیاسی و اقتصادی، روسیه از بحران هویت هم رنج می برد؛ فقر در این كشور گسترش پیدا كرده و جمعیت از سویی در حال كاهش است و در این بین تعداد مسلمانان این كشور هم افزایش می یابد، شرایطی كما بیش مانند سال های آخر اتحاد جماهیر شوروی كه این دفعه هم می تواند به فروپاشی منجر شود. * سفیر سابق ایران در آذربایجان منبع: جهان صنعت
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب