كاهش ارزش پول ملی، عامل تباهی سرزمین

كاهش ارزش پول ملی، عامل تباهی سرزمین نیو وبلاگ: در هیچ دوره ای ارزش پول ملیِ ما با سرعتی كه در این چند ماهه شاهد آنیم، تنزل نكرده بود. دلایل این تنزل هراس انگیز را دولتمردان حتماً می دانند، اما آن را به مردم نمی گویند و وانمود می كنند كه اوضاع روبراه است. آنان فقط به اثراتی كه بعد از بروز این پدیده رخ داده، مانند سودجویی دلال های خرده پا و متوسط، بعنوان عامل افزایش قیمت ارز اشاره می كنند.... اما در این جا سرِ آن ندارم كه به مبحث خاكستر شدن ریال و ارج یافتنِ پول كشوری كه ما دشمن اش می خوانیم بپردازم؛ فقط اشاره ای می كنم به اثرات كاهش ارزش ریال بر محیط زیست كشور.



نخستین اثر منفی تنزل ارزش پول ملی بر محیط زیست یا سرزمین، كشیده شدن سرمایه های پولی به سمت تصرف زمین و ساختمان است. چند دهه است كه در اقتصاد بیمار و پر مشكل ما، راه فراهم سازی و نگاهداشتِ ثروت به صورت عمده از تملك زمین می گذرد، نه از طریق تولید صنعتی و جذب درآمد از خارج. این وضعیت، در دوره های بحران ارزی تشدید می شود، چون كه دارندگان سرمایه (حتی طبقه ی متوسط) برای حفظ ارزش پول خود، به خرید زمین و ساختمان رو می آورند. از آن جا كه «ملك مرغوب» در شهرها پیوسته گران تر و كمیاب تر می شود، عرضه ی ملكِ جدید تا حد زیادی با استفاده از تغییر كاربری باغ ها، كشتزارها، و محیط های طبیعی اطراف شهرو روستا صورت می گیرد. فساد اداری فراگیر هم سبب شده كه با این تغییر كاربری های غیراصولی و غیرقانونی برخورد قاطع صورت نگیرد، یا حتی بدتر این كه به دلیل ذینفع بودن شماری از مسئولان، قانون و مقرراتی وضع شود كه به تصرف های قبلی مجوز دهند. چنین است كه می بینیم فضاهای سبزِ قدیمی در محدوده های شهری، همینطور زمین های كشاورزی و طبیعت كشور، آزمندانه و بی رحمانه آماج دخل و تصرف است.
اثر دیگر كاهش ارزش پول ملی، تشدید رانت خواری و اختلاس است. بخش مهمی از رانت، ناشی از اطلاعی است كه گروه های خاص از پیش درباره ی روند تصمیم گیری دولت برای بالا بردن قیمت ارز دارند (رانت اطلاعاتی). این گروه ها مبادرت به خرید ارز از بازار یا گرفتن ارز دولتی از مجرای فاسد بانك ها می كنند و بدین سان سود غیرمتعارف و بسیار بالایی می برند كه از محل تصرف ثروت ملی به دست آمده است. در روند این گونه سود بردن ها، رشوه دادن به كارمندان عالی رتبه ی بانك ها و مدیران دستگاه های دولتی شكل می گیرد كه این خود زمینه ساز اختلاس های بزرگ است. در نهایت پول كثیفِ به دست آمده، برای «شسته شدن» وارد چرخه ی خرید و فروش ملك و نابودسازی فضاهای سبز شهری و منابع طبیعی می گردد.
خروج ارز از كشور، اثر مخرب دیگری است كه به دنبال كاهش شدید ارزش پول ملی پیش می آید. این روزها رییس بانك مركزی و بعضی مقام های عالی رتبه ی دولتی با افتخار اعلام می كنند كه «بیش از بیست میلیارد دلار ثبت سفارش برای واردات صورت گرفته... و هیچ مشكلی در زمینه ی تخصیص ارز وجود ندارد...». هر تاجر ساده می داند كه از چند ماه پیش تا كنون روند ثبت سفارش (انجام تشریفات اولیه برای واردات)، گرفتن ارز از بانك ها، و حتی وارد كردن كالا بدون آن كه بخواهند از ارز رسمی استفاده كنند، چقدر دشوار و اعصاب خردكن شده است. در این میان اما، تخصیص ارزهای بسیار درشت در بانك ها صورت می گیرد كه بخش بزرگی از آن آشكارا «بیش اظهاری» یعنی اعلام كالای یك دلاری بعنوان جنس چندین دلاری است. فساد اداری در بانك ها و گمرك كمك می نماید كه این وارداتِ دروغین كه چیزی جز خارج كردن ارز حاصل از فروش نفت نیست، ظاهر قانونی بیابد. آشكار است كه نفت (و دیگر منابع خداداد) با فشار سنگین بر محیط زیست تولید می گردد و ریخت و پاش درآمد حاصل از آن به معنای مضاعف كردن اثرات منفی آن بر فضای زیستی مردمو طبیعت كشور است.
با سقوط پول ملی، شاهد برهم خوردن ثبات اجتماعی هستیم؛ هنگامی كه وضع اقتصادی بر اثر نوسان های شدید ارزی ناپایدار می شود، لرزه های اجتماعی به عرصه های طبیعی منتقل می گردد. در این حال بر اثر بیكاری های ناشی از تعطیل یا راكد شدن كسب و كار، فقر افزایش می یابد و به دنبال آن، حاشیه نشینی، هجوم به جنگل ها و مراتع، چراندن دام بیش از ظرفیت در مرانع، ... افزایش می یابد. فعالیت های داوطلبانه ی محیط زیستی هم كه به یك فضای اجتماعی آرام نیاز دارد، كاسته می شود و به صورت كلی توجه به محیط زیست و حفاظت از طبیعت از دستوركار شهروندان بیرون می رود.
تشدید فرار استعداد و سرمایه از كشور، یكی دیگر از اثرهای سقوط پول ملی است. جوانان بااستعداد به خاطر آن كه به ارزش درآمد خود در آینده اطمینان ندارند، به ترك میهن متمایل می شوند و میان سالانِ دارنده ی سرمایه برای حفظ داشته های خود، از كشور خارج می شوند یا مبادرت به سرمایه گذاری در كشورهای دیگر می كنند. هر دو وضعیت باعث تضعیف سرمایه ی مالی و اجتماعی كشور، و درنتیجه سبب تخریب سرزمین می گردد.
وقت آن است كه مسئولان كشور به بازبینی پایه ای در سیاست های كشور دست زنند تا پول ملی و سرمایه های مالی و اجتماعی و طبیعی این سرزمینِ گرامی بیش از این نابود نشود. انكار واقعیت فاجعه بار اقتصادی، و نادیده گرفتن این نكته كه فقر مردم و فقر طبیعت همزمان در حال افزایش می باشد، كار خردمندانه ای نیست....


5.0 / 5
4694
1397/04/19
14:00:05
تگهای مطلب: اقتصاد , فضا
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
X
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۷ بعلاوه ۲
newweblog.ir - حقوق مالکیت معنوی سایت نیو وبلاگ محفوظ است

نیو وبلاگ

وبلاگ عمومی